حرف هایی دارم
سر به سرم نگذار
دلِ شوخ? ها?ت را ندارم روزگار!
با توام ...
سازت هم که کوکِ کوک باشد قدمها?م به رقص نم?روند
محضِ رضا?ِ هرکه ! نوازشم کن!
بگذار باور کنم از دستِ تو غ?ر از بغض چ?دن درگلو
و از دستِ من جز پنهان کردنِ اشکها?م پشتِخروارها لبخند
کار? د?گر هم بر م? آ?د
ب?ا دستِ دوست? به هم بده?م
حا? نه برا?ِ هم?شه
برا?ِ چند ساعت ب?ا و گوش ها?ت را ت?ز کن
حرفها?? دارم
حرفها?? از جنسِ ناسازگار? ها?ت ...
سه شنبه 92/10/3 7:29 عصرنیلوفر دلشکسته
| نظر