بهشت...
یه روز پرسیدم :*میدونی"بهشت" کجاست ؟ *
گفت :بهشت آغوش توه...
اما من گفتم:نه،* بهشت یه فضـای ِ چند وجب در چند وجب ! *
*بین ِ بازوهای مردانه ی ِ کسی که دوســــــــــتـــــــش داری...*
*و دوستت دارد...
لعنتی...
لعنت به اون کســــی که ….
وقتـــــی بهــــش محبـــت می کنــــی ...
خیــــال می کنــــه بهـــش احتیـــاج داری ... !!
لعنت به اونى که بهترین روزاتو براش گذاشتى
و اون تو بدترین روزا تنهات گذاشت....
بن بست...
فکر می کنم « شاید دوباره برگردد! »
اما چه فایده !
هیچکس حتی به اشتباه
دو بار به کوچه ی بُن بست نمی رود...
نفرت
به لطف تو...
من ازهمه ی مذکرها بیــــــــــــــزارشدم...لعنتی
...
تورا چه به فرهاد؟
یک فرهاد بود و یک بیستون عاشقی!
تو همین یک وجب دیوار را بردار…
من باورت می کنم
مهم نیست
مُهم نیست!
که تـو با مـن چـه میکنـی
بیا ببیــن
"بـَرای تـو"
من با خـودم چـه میکنـم!
+خیالبافی بیش نبودآدم بودنت...خودم راگول میزدم که درحدمنی.
نگاه کن
نگـــاهـ کـن
مـــــــی بینـــــــــی
ایــن ویــــرانــکـــده ، آثــار بــاستانـــی نــیست
مــنــــــــم
لعنتی
حرف هایت شبیه برفـــــ اند
از آن برفـــ هایـــی کـه بـــی موقـع
نزدیکـ بهــار میبارد و فقــط کارشـان گرفتــن
جــــان شکــــوفه هــای درختــانه...
+هیچ وقت کسی که به شماخیانت کرده نبخشید...شایداوایلش عاشق ترازقبل بشین...
امابعدازیه مدت فکرمیکنه واسه خودش کسیه که بخشیدیش...توقعاتش...تقحیروتوهیناش
شک کردناش وازهمه مهم ترادامه دادن خیانتش اززندگی کردن سیرت میکنه...من امتحان کردم.
شک کرده بودم
حالا یقین دارم “مـ…ــن” بین دو نفر بودم !
چقدر تفاوت وجود داشت بین واقعیت و طرز فکر من!